عدالت آرمان حقوق

ارسال شده توسط ادمین در 6 دی 1393 ساعت 23:20:56

عدالت آرمان حقوق

نگاه انسان در ذات حقوق به سوی عدالت است آرمانی که در قلب انسان از آن به حسرتی بیش جای ندارد. نگاه سزاواری که در بطن خود دولتگرایان را به سوی خشم بر آن هدایت می کند و هیچ تفاوتی بین آنچه که هست و آنچه باید باشد در نگاه آنان جای ندارد بسیار مسرورم که از آن سخن می گویم تا نگاه بیدار و اما به ظاهر خموش سیاست بدان استوار گردد. نگاهی که در آن طعنه ای به سیاست می زنم و بی دریغ می گویم که این نگاه آرمانی را در غالب آن هدایت نکنید ، می گویم تا دانشجویان علمی حقوق بدانند که نباید در غالب واژه های قانون اسیر گشت نباید هر آنچه که می بینیم صحیح تلقی کنیم وی دانم که اینان هدفی والاتر از آنچه هست را دارند آنان باید بدانندخشتی که می نهد بر در مسجد است یا میخانه و امانتی که بر دوش دارند بار شاطر است یا بار خاطر. می خواهم بگویم از واژه حقوق که به معنای نهادن هر چیزی به جای سزاوار بر مبنای عدالت و فضیلتی که می خواهد حق را از ناحق باز ستاند، دفاع می کنم چون این هم جزو حقوق من است می خواهم از خشکی حقوق بکاهم و بر آن آبی نهم ، چهره به ظاهر تب آلود آن را باز ستانم می خواهم به برایت بگویم مروت و تقوا را از پاکان خردمند و عادل بیاموز. در عدالت نه جاهی هست نه مالی منت آن، در فضیلت باز ستاندن آن است که از ذات مقدس الهی سر چشمه می گیرد.

عدالت دو قسم صوری و ماهوی دارند عدالت صوری به مفهوم برابر داشتن اصرار دارد تبعیضی در آن نیست چون تبعیض به واژه بی عدالتی مطلق در آن راه دارد چرا که انسان در این راه گاها ناچار است از جان خود بگذرد تا به تساوی دست یابد و انتظار تساوی بدان به مفهوم صوری آن است در آن مفهوم علما را می گویم که هر آنچه که است را در جای خود بنهند در این مقام از هیچ دولتگرایی که نگاهی به عدالت ندارد مستقل باشد شیرینی باز ستاندن حق از باطل در دل و جان آدمی روحی را می دهد که گویی تازه متولد گشته ای و مفهوم عدالت واقعی به کیفیت نظر دارد وآمیزه این دو آرمان مطلوب انسان است حکم عدالت را بایستی به کمک حقوق با تکیه بر وجدان ، اخلاق ، اقتضا ، جامعه شناسی و روانشناسی به قانون تحمیل نمود اجرای عدالت در این میان واژه ای از آنچه که بوجود می آوریم مهمتر می گرددزیرا زمانی عدالت مفهم میگردد که ضمانت اجرا بدان استوار گردد.

می خواهم در این بین عدالت را تعریف کنم ولی ذهن ناچیز بنده از تعریف جامع و مانع آن ناتوان است، آرمان بلند پروازیم به واژه های بسیاری سرک می زند و از تعریف آن ناگزیر است زندگی، حرکت به سوی کمال است، عدالت کمال انسان است حتی گوشه از ابای بلند آرمانی، آن را بگیرد. می خواهم بگویم ای عدالت مرا در رمره عاشقان خود قرار ده ،می خواهم با فریادهای خود داد را از حق بازستانم می خواهم قسمی که خورده ام رابه سوی بجایش سوق دهم. ای عدالت در برابر ظلم ایستاده و پایدار می ایستم تا روی تو جامه قانونی بکشم که دیگر از هر حال در برابر مفهوم مخالف خود نلرزی، در این راه استوار و پایدارم زیرا نه تو را در غالب جسم مادی می بینم و نه جاهی بر آن دارم.

شاید از خواندن اینها بگویی هدف چیست : هدف از گفتن این نکته ها سخنی در باب عدالت و توصیه به جامعه حقوقی ایران و جهان است هدفی که ندای برابری هم انسانها در غالب یک قانون را دارد و می خواهم بگویم آرمان حقوق برابری است ،عدالت مطلق، در ذلت خداوند است اما بایستی تلاش کنیم دلمان این مفهوم الهی را بگیریم و حرفی جز حق بگویم از تفسیر سیاسی و تدوین آن بپرهیزیم از شنیدن سخن حق خشم نگیریم و بر قانون ناحق ایراد بگیریم بدون شک در این راه استوار خواهیم بود. مفهوم عدالت واژه : Objective – subjective___ Abstract noun ترک کبائر و اصرار نورزیدن به صغائر و رعایت مروت است مروت عبارت است از اتصاف به اموری که پسندیده است، به احتساب زمان و مکان و نظامات صنفی ( ماده 1134 ق م ) عکس عدالت فسق است. از نظر ثبوتی این است و از نظر اثباتی جنس ظاهر است. برابری بعد اصلی عدالت است ، برابری در مفهوم عام آن ،متصف به افرادی خاصی از باب ملیت آنان، جنس ، رنگ پوست ، نژاد و مذهب و تعصبات مذهبی را نمیشناسد و به معنای برابری در ازای استیفاء حقی است که می توانند از آن بهره مند گردند خداوندگار یکتا این قدرت لا یتناهی، انسان را بر حسب گوهر و ذات برابر آفرید کفر و ایمان الحاقات روح انسان است که بهد عارض میگردد و شاید در اذهان عدالت در مفهوم صوری آن برابری مطلق باشد ارسطو برابری را در لحاظ افراد در برخورداری از ثروت ، قدرت و احترام می داند از باب دیگر عده ای معتقدند مساوات عادلانه در دادن میزان آن شرط می دانند صفت آن را می توان در میزان فعالیت یا یکسان نبودن کوشش افراد جستجو کرد بدین سان تعریفی که بنده ارائه می دهم عدالت به معنای برابری افراد بدون توجه به رنگ ، نژاد ، چهره در غالب حقوق است که چون آرمان حقوق این است علم حقوق می خواهد پوسته را بردارد و نگاهی عمیق به هسته اندازد حقوق در اینجا بایستی عدالت را در نظم اجتماعی با تکیه بر علوم دیگر پایه ریزد و آنرا در غالب قانون آورد این علم به تنهائئ قادر نیست بدون نگرش به مسائل آنرا در چهار چوب قانون لحاظ دارد.

رابطه قانون با عدالت

قانون مجموعه مقرراتی است که برای استقرار نظم در جامعه، تنفیذ آن از حقوق و عدالت وضع می گردد .ذات قانون تعیین شیوه های صحیح رفتار اجتماعی طبق اصول جامعه شناختی ، با نگرش به حقوقی عادلانه ، است سوال : آیا متابعت از هر قانونی سبب متصف شدن افراد به صفت عدالت است؟ جواب : در پاسخ روشن است ما بایستی بین واژه حقوق ، عدالت و قانون قائل به تفکیک شویم قانون حاصل تنفیذ حکومت برای تصویب آن است ممکن است دولتگرایان مناقع سیاسی نظام را در آن لحاظ کنند و بدون شک چنین قانونی که با عدم تکیه بر حقوق ، عدالت ، انسانیت و شرف تدوین نگردیده، در ذات خود غیر قانونی و غیر منصفانه و عدالت گرا نیست ، قانون در صورتی عدالت را در خود خواهد داشت که عادلانه باشد .چه بسا آنچه که در اذهان می ماند عدالت اجتماعی و معنای کلی آن است کسانی که با نگرش سیاسی راه عدالت را می بندند در گردآبی هستند که خود در آن غرق خواهند شد. نتیجه گیری : عدالت واژه ای نظری است از ذات مقدس الهی سرچشمه می گیرد به معنای برابر و مساوات و حق برخوردار شدن از حقوق به شرط مثبت آن است قانون دیکته دولتهاست چنانچه در غالب عدالت و حقوق باشد ضامن اجرای عدالت است و چنانچه عدالت در آن جای نداشته باشد متهم به فساد است.

استیفاء حقوق

حقوق جمع حق،و به معنای امتیازی است بالقوه، یا باالفعل، که برای شخص اجازه میدهد از ان به روش صحیح استیفاء منفعت کند ،چه مادی چه غیر مادی . عدالت زمانی تحقق می یابد که به حقوق دیگران احترام بگذارد ، زن و مرد را نه به عنوان جنس، بلکه به عنوان انسان بدون رنگ و چهره و ملیت و نژاد بنگردو در دیدگاه آن از حقوق مساوی برخوردار باشد هر چیزی در جامعه از حقوقی برخوردار است تجاوز به حقوق مردم و ممانعت از برخورداری از آن حقوق اجتماعی ،مذموم است به طور مثال از جمله حقوق مردم حق تعیین سرنوشت است چنانچه حتی این حق در غالب قانون به آنان داده شود و ضمانت اجرای صحیح و عادلانه ای بدان داده نشود چه فرقی دارد که آن قانون باشد یا نباشد و قانون را به منزله یک قانون نمایشی تلقی می گردد.

توازن

توزیع عادلانه امکانات که ملت آن جامعه ،حق برخوردار شدن از آن را دارند و امکانات به نحوه صحیح در جامعه تقسیم گردد.

عدالت از دیدگاه دانشمندان

افلاطون در کتاب جمهوری به تفصلیل از توازن و رابطه آن با عدالت سخن می گوید،تبیین آن را فقط در حیطه فلاسفه می داند و درآن اذعان می دارد که به یاری حس و تجربه نمی توان بدان رسید. از نظر وی عدالت در صورتی مفهوم دارد که «‌هر کس به کاری دست زند ،عدالت در جامعه ناگزی به واژه ای بی مفهوم مبدل خواهد شد. شیخ طوسی در کتاب مبسوط می گوید «‌ان العدل فی اللغه ، ان یکون انسان متعادل الاحوال متساویا »

ارسطو : عدالت را به دو معنای عام و خاص آن تقسیم بندی میکند عدالت به معنای عام کلمه شامل تمام فضیلتهاست و مفهوم مخالف آن ستم است بدین معنا که هر کس بر خلاف عدالت به کار ناشایستی دست زند ستم کرده است . پس مفهوم عدالت در معنای عام کسب فضایل و ترک رذایل است آنچه که در کتابهای اسلامی مانند اخلاق عالم آراء ( محسنی ) می خوانیم . عدالت به معنای خاص کلمه : به مفهوم برابر داشتن اشخاص و اشیا است مبنای آن محاسبات ریاضی و جدول ضرب نیست که همیشه عدد خاص مبین باشد بلکه: « فضیلتی است که به موجب آن بایستی به هر کس باید هر آنچه را که حق او است داده شود.

عدالت صوری و ماهوی برخی عدالت را به صوری و ماهوی تقسیم بندی می کنند عدالت صوری همان عدالتی هست که باید باشد هر چند برقرار نیست و یا شاید این عدالت صوری را به جهت اینکه در مقام اجرا آورده نشده صوری می دانند پس واژه عدالت مطلق متناسب تن آن است و عدالت صوری واژه ای عاریه ای است که برای تبیین آن پوشانده شده عدالت صوری مانده ای است که اجرا نشده است آن هست و به معنای مطلق است در عدالت صوری واژه آن برابری است بدون نگرش به میزان برخورداری از حق ولی چنانچه آنرا در غالب عدالت ماهوی ببریم مطلوب خواهد بود. عدالت ماهوی : کیفیت اجرای عدالت را در بردارد نگاهش از عدالت صوری سرچشمه می گیرد و به برابر داشتن کفایت نمی کند عدالت آن نیست که هر کس با توجه به قتل بدون به شخصیت و مقام و دانش مورد حکم یکسان قرار بگیرد ولی لازمه عدالت ماهوی برقراری آن در مقابل هم و ملازمه و عدم نگرش آن به امتیازات افراد است.


پی نوشتها

1 : ترمینولوژی مبسوط : دکتر جعفر جعفری لنگرودی 2: جمهوری : افلاطون 3: مبسوط : شیخ طوسی 4: گامی به سوی عدالت : دکتر ناصر کاتوزیان 5: اخلاق العالم اراء : محسنی 6: مثنوی معنوی : مولانا جلا ل الدین محمد بلخی
 عدالت آرمان حقوق
نویسنده : کامران اکرمی افشار

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080